خلقت

از   آغاز   باید   که    دانی   درست                             سرمایه   گوهران   از    نخست

که   یزدان    ز   ناچیز   چیز  آفرید                             بدان   تا   توانایی    آرد    پدید     

سرمایه      گوهران     این     چهار                             برآورده  بی رنج  وبی روزگار

یکی     آتشی    بر    شده     تابناک                            میان آب و باد از بر  تیره  خاک 

نخستین   که   آتش   به  جنبش  دمید                             ز گرمیش  پس  خشکی  آمد پدید

وزان    پس    ز   آرام  سردی نمود                             ز  سردی  همان بازتر می فزود

چو  این  چهار  گوهر   بجای   آمدند                            ز بهر   سپنجی    سرای    آمدند

گهر   ها   یک  اندر  دگر    ساخته                              زهر گونه   گردن    بر افروخته

پدید   آمد   این     گنبد    تیز    رو                              شگفتی    نماینده ی    نو به   نو

ابر  ده   و  دو  هفت   شد   کدخدای                             گرفتند   هریک   سزاوار   جای

در   بخشش   و    دادن    آمد   پدید                              ببخشید  دانا   چنان   چون  سزید

فلک  ها  یک     اندر  دگربسته شد                             بجنبید   چون   کار پیوسته   شد

چودریا وچون کوه وچون دشت راغ                            زمین شد به کردار روشن چراغ

                                                        ((حکیم ابوالقاسم فردوسی)) 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 بدونشک واقعه غدیر خم، نقش سرنوشت سازی در تعیین مسیر آینده اسلام داشته است. در این واقعه، پیامبر اسلام صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله مهم‏ترین مأموریت دوران پیامبریِ خود را به انجام رساند؛ مأموریتی که انجام آن، به منزله رساندن پیام رسالت حضرت بود، و کوتاهی در مورد آن، به از بین رفتن زحمات چندین ساله ایشان می‏انجامید؛ چنان که خداوند متعال درآیه 67 سوره مائده می‏فرماید: «هان ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت به تو نازل شده است، تبلیغ کن و اگر چنان نکنی، پیام و رسالت او را انجام نداده‏ای وخداوند تو را از مردم حفظ می‏فرماید».

خطبه ی غدیر یکی از معتبرترین و پر محتواترین منابع اصیل اسلامی است که مبانی اصیل اعتقادی را به صورت یک دوره ی فشرده مطرح می نماید؛ اصول خداشناسی و توحید، نبوت، امامت و حتی مباحث معاد و زندگی اخروی. در واقع این خطبه خود درسنامه ی کاملی از همه ی اعتقادات اسلامی است که به صورت مستدل و موثق از زبان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) برای همیشه ی تاریخ بیان گردیده است.

 

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 سؤال: آیا ابو بکر به دستور پیامبر اکرم (ص) امام جماعت شده است ؟

جواب: در منابع اهل سنت آمده است که پیامبر (ص) در زمان بیماری خود ابوبکر را برای پیش نمازی فرستاد تا برای مردم نماز بخواند. از این رو اهل سنت پیش نمازی را دلیل بر شایستگی ابوبکر بر امر خلافت دانسته اند، و می گویند کسی را که پیامبر(ص) او را در امر معنوی مقدم داشته است، چطور در امر دنیوی ما او را مقدم نداریم. 
ما در اینجا ابتدا روایات در این خصوص را نقل؛ و سپس آن را مورد نقد قرار می هیم: 
نقل روایات: 
الف): مسلم در صحیح خود از«عایشه» این‌گونه روایت نقل می کند که رسول خدا (ص) هنگام نماز وارد خانه ام شد و فرمود: « بگویید ابوبکر با مردم نماز بگزارد. گفتم: یا رسول الله! ابوبکر مردی رقیق القلب و ‌نازک دل است او هرگاه قرآن می خواند نمی‌تواند خود را از گریه باز دارد؛ ای کاش غیر ابوبکر را فرمان می‌دادید تا با مردم نماز بخواند ... عایشه می گوید: من این سخنم را سه بار تکرار کردم ولی پیامبر(ص) فرمود: « ابوبکر با مردم نماز بگزارد، شما همانند همراهان یوسف هستید»[1].
ب): همچنین بخاری در حدیث دیگری به نقل از عایشه می‌گوید: «هنگامی که رسول خدا (ص) بیمار شد، (همان بیماری که به فوت ایشان انجامید). بلال آمد تا پیامبر را از وقت نماز آگاهش نماید، پیامبر(ص)فرمود: « بگویید ابوبکر با مردم نماز بگزارد»... سپس شخصی را به نزد ابوبکر فرستادند تا اینکه آمد و با مردم به نماز ایستاد آنگاه پیامبر (ص) در خود احساس سبکی کرد و با تکیه بر دو مرد از خانه بیرون آمد و به مسجد وارد شد... و چون ابوبکر وجود پیامبر(ص) را احساس نمود، خواست تا عقب رود که پیامبر (ص) به او اشاره فرمود تا به جای خود بماند. سپس پیامبر(ص) آمد و در کنار ابوبکر نشست آنگاه ابوبکر به پیامبر(ص) اقتدا نمود و مردم هم به ابوبکر اقتدا کردند»[2].
پ): طبری در تاریخ خود در همین رابطه می نویسد رسول خدا(ص) فرمود: « آیا هنگام نماز فرا رسیده است؟ شخصی گفت: آری. 
پیامبر(ص) فرمود: « به ابابکر دستور دهید با مردم نماز بخواند». 
عایشه گفت: ابوبکر مردی رقیق القلب است. به عمر دستور دهید. پیامبر (ص) فرمود: « به عمر بگویید». 
عمر گفت: من تا مادامی که ابوبکر حضور دارد بر او مقدم نخواهم شد، آنگاه ابوبکر جلو رفت، پیامبر (ص) چون احساس نمود که از شدت تب او کاسته شده است، از منزل بیرون آمد و به مسجد رفت و چون حرکت پیامبر (ص) به گوش ابوبکر رسید، خود را عقب کشاند؛ پیامبر(ص) هم پیراهن او را کشید و خود در جای او قرار گرفت، آنگاه رسول خدا (ص) نشست و از همان‌ جایی که ابوبکر انجام داده بود، پیامبر(ص) هم نماز را نشسته ادامه دادند»[3].
ت): محمد بن عمر [واقدى‏] از عبد الرحمن بن عبد العزیز، و عبد العزیز بن محمد از عمارة بن غزیّه، از محمد بن ابراهیم نقل مى‏کنند که مى‏گفته است پیامبر (ص) در بیمارى خود ابو بکر را فرمود تا با مردم نماز بگزارد، پس آن گاه پیامبر (ص) در خود احساس بهبودى کرده بیرون آمد و به همان حال که ابو بکر به نماز بود پیش آمد و ابو بکر متوجه نشد تا هنگامى که پیامبر (ص) دست بر شانه‏اش نهاد. ابو بکر اندکى عقب آمد و پیامبر (ص) در جانب راست او نشست و به نماز او اقتداء فرمود[4].
نقد روایات:
مطالبی که در این روایات آمده است بسیار تأمل بر انگیز و جای اشکالات فراوانی دارد که به آن اشاره می کنیم:
1: اگر پیامبر (ص) به ابوبکر دستور داده بود که با مردم نماز بخواند، پس چرا با زحمتی که قادر به راه رفتن نبود، و با تکیه بر دو مرد به مسجد می‌رود و به نماز مشغول می‌شود؟
2: آیا حضور پیامبر در مسجد برای تأیید ابوبکر بوده است؟ اگر چنین است، پس چرا او را کنار می‌زند و پیراهن او را می‌کشد و خود جای او می‌ایستد و نماز می‌خواند؟
3: اگر ابوبکر به پیامبر(ص) اقتدا نموده است، چنانچه روایت می‌گوید، پس امامت او معنا ندارد. بنابراین، آیا ممکن است شخصی در زمان واحد و در یک نماز، هم امام باشد و هم مأموم؟
4: این نمازی که ابوبکر به جای پیامبر خوانده، کدام نماز بوده است؟ (صبح، ظهر، عشاء) و در کجا این امامت انجام شده است؟ و چرا محدثان اهل سنّت در کتاب های خود این قضیه را متناقض نقل کرده‌اند؟
5: اگر این نماز دلیل بر اولویت ابوبکر در خلافت است، پس چرا مهاجرین و انصار و حتی خود ابوبکر در سقیفه به آن استناد نکرده‌اند؟
6: اگر نماز ابوبکر به جای پیامبر موجب استحقاق او برای خلافت شده است؛ پس چرا «عبدالرحمن بن عوف» سزاوار خلافت نباشد؟ مگر نه این است که محدثان اهل سنت در مورد «عبدالرحمن بن عوف» از قول پیامبر اکرم(ص) روایات زیادی نقل کرده‌اند که آن حضرت در حقّش فرمود: «صلّی خلفه»؛ « پشت سرش نماز بخوانید»[5].
8: بر فرض ثبوت این موضوع، چطور پیامبر(ص) در بستر بیماری وقتی که امر می‌کند ابوبکر به جای او در مسجد امامت کند هذیان نمی‌گوید! اما وقتی که امر می‌کند قلم و کاغذی بیاورید تا بنویسم چیزی را که بعد از من به ضلالت و گمراهی نیفتید، به قول عمر آن حضرت هذیان می‌گوید؟![6].
9: در زمانی که پیامبر اکرم(ص) در بستر بیماری بودند، امر کردند که اصحاب در لشکر اسامه شرکت کنند و فرمود: «جًهًّزوا علی جیش اسامة لعن الله من تخلف عنه»[7]. 
و به نظر مورخان، اسامه تا زمان رحلت پیامبر اکرم(ص) از جنگ بر نگشته بود، اینک با توجه به این حقیقت آیا ابوبکر در لشکر اسامه شرکت کرد یا خیر؟ اگر شرکت نکرده است پس تخلف از امر پیامبر اکرم(ص) نموده است. 
و اگر شرکت کرده است بنا به نقل اکثر مورخان، در این صورت در مدینه نبوده تا توانسته باشد به جای پیامبر نماز خوانده باشد[8]. 
پس با وجود چنین تناقضی چه طور ابوبکر به جای پیامبر اکرم (ص) نماز خوانده است؟
در نتیجه با وجود این همه اشکال نمی توان صحت و دلالت چنین روایاتی را پذیرفت و این روایات را می توان از جمله روایات جعلی دانست. 

منابع
[1].صحیح مسلم: کتاب الصلاة؛ ج1، ص313؛ صحیح بخاری: کتاب الاذان؛ ج1، ص87؛ مسند احمد بن حنبل: ج6، ص229؛ و مسند ابی عوانه: ج2، ص114.
[2]- صحیح بخاری: کتاب الصلاة؛ ج1، ص 85و92؛ صحیح مسلم: ج1، ص85 و 92؛ مسند احمد بن حنبل: ج6، ص210؛ و سنن نسائی: ج3، ص99 و 100.
[3]- تاریخ طبری: ج2، ص230، چاپ بیروت.
[4]- طبقات الکبری: ابن سعد؛ ج4، ص46.
[5]- مغازی؛ واقدی، ج3، ص1012؛ و تهذیب الکمال؛ ج14، ص122.
[6]- صحیح بخاری: کتاب العلم؛ ج1، ص39، ج2، ص 118؛ ج4، باب قول المریض از کتاب المرضی، ص5؛ ج6، باب مرض النبی و وفاته، ص11؛ و صحیح مسلم: ج6، کتاب الوصیه باب ترک الوصیه، ص76.
[7]- تاریخ مدینه دمشق: ابن عساکر؛ ج2، ص57 و ج8، ص60؛ معجم الکبیر: طبرانی؛ ج3، ص130؛ کنزالعمال: ج10، ص576؛ الملل و النحل: شهرستانی؛ ج1، ص23؛ تاریخ خلیفه ابن خیاط: ص63و64؛ و شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید؛ ج6، ص52.
[8]- طبقات الکبری: ابن سعد؛ ج4، ص46 و 136؛ تهذیب ابن عساکر: ج2، ص391، و ج3 ص215؛ کنزالعمال: ج5، ص312؛ تاریخ الخمیس: ج2، ص172؛ تاریخ یعقوبی: ج2 ص93؛ و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: ج1، ص53 و ج2، ص21.

 

..


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 ذکری که دوای ۹۹ درد است

پیامبر خدا(ص) فرمودند: "جمله «لا حول و لا قوة الا باللّه‏» ۹۹ درد را شفا می‏‌دهد که ساده‏‌ترین آن‌ها اندوه است۱". 

از مولای متقیان امام علی(ع) نقل شده که فرمودند: "بیمار شدم و پیامبر خدا به عیادتم آمد و فرمود: «بگو: خداوندا! از تو می‏‌خواهم عافیتی را که می‏‌دهی، پیش اندازی، بر امتحان خویش، بردباری‏‌ام بخشی، و مرا به سوی رحمت خویش ببری». من، این دعا را خواندم و پس از آن دعا، از بستر بیماری برخاستم، گویا که از بندی رَسته باشم۲". 

همچنین امام علی(ع) فرمودند: "پیامبر خدا، بر مردی از انصار که بیمار شده بود، وارد شد تا او را عیادت کند. او گفت: ای پیامبر خدا! برای من به درگاه خداوند، دعا کن. 

پیامبر صلی‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم فرمود: «بگو: "از خداوند بزرگ، پروردگار عرش بزرگ، مسئلت می‏‌کنم و از خداوند بزرگ سلامتی می‏‌خواهم» مرد، این دعا را سه بار خواند و در پیِ آن، از بستر بیماری برخاست، چنان که از بند، رَسته باشد۳". 

امام صادق علیه‏‌السلام به هنگام بیماری این دعا را می‌خواندند: "خداوندا! تو خود، کسانی را سرزنش کردی و فرمودی: «بگو کسانی را که به جای خداوند به خدایی می‏‌پنداشته‏‌اید، فرا خوانید تا ببینید که نه نمی‏‌توانند سختی‏‌ای از شما بگشایند، و نه شما را به حالتی دیگر درآورند». پس ای آن که هیچ کس جز او نتواند سختی‏‌ای از من بگشاید و مرا به حالتی دیگر ببرد! بر محمّد و خاندانش درود فرست، و سختی را از من بگشای و آن را به سوی کسانی ببر که در کنار تو - که خدایی جز تو نیست - خدایی دیگر را می‏‌خوانند۴". 

۱- قرب‌الإسناد: ۷۶ / ۲۴۴ منتخب میزان‌الحکمة: ۱۴۸ 

۲- مسند زید، صفحه ۱۸۱، الکافی، جلد ۲ ، صفحه ۵۶۷ ، حدیث ۱۶، بحارالأنوار، جلد ۹۵ ، صفحه ۱۹ ، حدیث ۱۹ ؛ المستدرک علی الصحیحین، جلد ۱ ، صفحه ۷۰۴ ، حدیث ۱۹۱۷، حدیث ۳۶۹۸ دانش نامه احادیث پزشکی: ۱ / ۱۷۴

۳- مسند زید، صفحه ۱۸۱ عن زید بن علیّ عن أبیه عن جدّه علیهم‏السلام، دانش نامه احادیث پزشکی: ۱ / ۱۷۶ 

۴- الإسراء: ۵۶. الکافی، جلد ۲ ، صفحه ۵۶۴ ، حدیث ۱ ، عدّة الداعی، صفحه ۲۵۶ ، الدعوات، صفحه ۱۹۰ ، حدیث ۵۲۸ ، بحارالأنوار، جلد ۹۵ ، صفحه ۱۸ ، حدیث ۱۸ دانش نامه احادیث پزشکی: ۱ / ۱۷۸


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 

دانستنی هایی درمورد عید غدیر خم

عکس, تصویر, مقاله درباره عید غدیر خم

اشاره

رخداد غدیر در ذى‏الحجه سال دهم هجرى، تنها یک حادثه تاریخى نیست؛
غدیر، تنها نام یک سرزمین نیست، یک تفکر است؛
نشانه‏اى است از تداوم خط نبوت؛
چشمه‏اى است که تا پایان هستى مى‏جوشد؛
غدیر، روز اکمال دین، اتمام نعمت و موجب خشنودى خداست؛
روز بزرگ، روز گشایش و روز تکامل است؛
غدیر، نه تاریخ است، نه جغرافیا و نه روایت، بلکه ولایت است؛
پیشوند غدیر، رسالت است و پسوند آن، ولایت و امامت.

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 

راز محبوبیت علی علیه السلام

 

مردم دوستی علی (علیه السلام) و علی دوستی مردم، یکدیگر را تصدیق می کنند و نشان می دهند که بزرگ، کسی است که دوستدار نیکی باشد و در راه آن شهید شود. علی (علیه السلام) همان شهید بزرگوار است.

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 فضائل و فوائد نماز اول وقت و ثمرات آن در دنیا و آخرت، بیش از آن است که قابل احصاء و شمارش باشد، لیکن برای اهتمام بیشتر مومنین به این فضیلت بزرگ، به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود.


1-نماز اول وقت، سبب ازدیاد رزق و روزی و مایه‌ی برکت خانه است.

2-نماز اول وقت، متصل خواهد بود به نماز امام عصر ولی الله الاعظم (عج)

3-نماز اول وقت، در پنج وقتِ شبانه روز، تمرینی است برای پاسخ گویی سریع به ندای پر صلابت منجی عالم یوسف زهرا امام زمان (ع) در روز ظهور، وقتی تکیه بر کعبه زند و با صدای رسایی که همه عالم بشنوند فریاد برورده <<اَنَا بَقیَّةُ الله>>

4-نماز اول وقت، نشانه‌ی شیعه‌ی علی (ع) و ایمان واقعی است.

5- کسی که نمازش را اوّل وقت بخواند، جزءِ غافلین شمرده نخواهد شد.

6- شیطانِ لعین، پیوسته از بنی آدم خائف و گریزان است، تا وقتی که نماز های پنج گانه را در اوقات خودش به جا ورد، اما وقتی آن‌ها را به تأخیر اندازد، شیطان بر او جرأت پیدا کرده و او را به گناهان بزرگ وا می‌دارد.

7- نماز اوّل وقت و مواظبت بر طلوع و غروب خورشید، سبب راحتی هنگام مرگ، و بر طرف شدن غم و اندوه، و نجات از دوزخ می‌شود و امیرالمۆمنین چنین پاداشی را برای او ضمانت فرموده است.

8- نماز اوّل وقت، سبب تلقین شهادتین است هنگام مردن، توسط خود حضرت عزرائیل (س).

9- کسی که بدون عذر نمازش را تأخیر اندازد، مورد خطاب خدا در قرآن است که می‌فرماید : (وای بر نماز گزارانی که از نمازشان غفلت می‌کنند)

10- هنگامی که وقت نماز فرا می‌رسد، فرشته ای بین مردم فریاد می‌زند : ای مردم بپا خیزید! و عطشی که افروخته‌اید با نمازتان خاموش کنید.

11- بنا به فرموده اشرف کائنات عالم که جز از سر چشمه وحی سخنی نفرموده است، نماز اوّل وقت، محبوب‌ترین کارها نزد خداست سپس نیکی به پدر و مادر و سپس جهاد.

 

12 - نماز اوّل وقت، رضوان خداست و وسط دقت عفو خدا و خر وقت غفران خداست.

13 - به شفاعت حضرت خاتم ( ص) نخواهد رسید، کس که : نماز واجب خود را از وقت خودش به تأخیر اندازد.

14 - کسی که مواظبت کند از نماز اول وقت، روز قیامت سندی در دست خواهد داشت که با آن داخل بهشت خواهد شد.

کودک و نماز خوان

15 - حضرت موسی (ع) به خداوند عرض کردند : پاداش کسی که نمازش را اول وقت به جا آورد چیست؟ فرمود: خواسته‌هایش را برآورده و بهشتم را برای او مباح می‌گردانم.

...یا علی مولا

نماز سر وقت علاوه بر بركاتی كه به خانه و كار و ... می بخشد، شادی و نشاطی را به روح و جسم فرد وارد می كند كه از منشاء بی نظیری نشات گرفته كه هیچ اقدام دیگیری این انرژی و انگیزه برای كار كردن را به آدمی نمی بخشد.



برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 عيد کمال دين .سالروز اتمام نعمت وهنگامه اعلان وصايت و ولايت امير المومنين عليه السلام بر شيعيان وپيروان ولايت خجسته باد


 

خورشيد چراغکي ز رخسار عليست / مه نقطه کوچکي ز پرگار عليست
هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسايه ديوار به ديوار عليست
عيد غدير مبارک

روز عيد غديرخم از شريف ترين اعياد امت من است.

پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

    
 

نازد به خودش خدا که حيدر دارد / درياي فضائلي مطهر دارد
همتاي علي نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد
عيد غدير خم مبارک باد

خدايا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان

فرا رسيدن عيد غديرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک

دلا امشب به مي بايد وضو کرد / و هر ناممکني را آرزو کرد

عيد بر شما مبارک


 

علي در عرش بالا بي نظير است
علي بر عالم و آدم امير است
به عشق نام مولايم نوشتم
چه عيدي بهتر از عيد غدير است؟


 

آنان كه علي خداي خود پندارند / كفرش به كنار عجب خدايي دارند

چون نامه ي اعمال مرا پيچيدند

بردند به ميزان عمل سنجيدند
بيش از همه کس گناه ما بود ولي
آن را به محبت علي بخشيدند
عيدتان مبارک

تمام لذت عمرم در اين است / كه مولايم اميرالمومنين است

عيدشما مبارک


 

نه فقط بنده به ذات ازلي مي نازد
ناشر حكم ولايت به ولي مي نازد
گر بنازد به علي شيعه ندارد عجبي
عجب اينجاست خدا هم به علي مي نازد

هان! اي مردمان! علي را برتر بدانيد، که او برترين انسان از زن و مرد بعد از من است... هرکه با او بستيزد و بر ولايتش گردن ننهد نفرين و خشم من بر او باد. (خطبه ي غديريه)


 

قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد
ايمان به جز از حب علي پايه ندارد
گفتم بروم سايه لطفش بنشينم
گفتا كه علي نور بود سايه ندارد
عيد غدير مبارک

شبي در محفلي ذکر علي بود

شنيدم عارفي فرزانه فرمود
اگر آتش به زير پوست داري
نسوزي گر علي را دوست داري
خورشيد شکفته در غدير است علي
باران بهار در کوير است علي
بر مسند عاشقي شهي بي همتاست
بر ملک محمدي امير است علي


 

مدح علي و آل علي بر زبان ماست / گويا زبان براي همين در دهان ماست

روز مـحـشــر پـرسـيـد ز مـن رب جـلــــــــي

گفت تو غـرق گنـاهي؟ گفتمش يـا رب بلي
گفت پس آتش نميـگيرد چـرا جـسم و تنـت
گفتمش چون حـك نمودم روي قلبم يا علي


 

نام علي : عدالت -- راه علي : سعادت -- عشق علي : شهادت -- ذكر علي : عبادت -- عيد علي : مبارك

ما زين جهان از پي ديدار ميرويم ، از بهر ديدن حيدر كرار ميرويم ، درب بهشت گر نگشايند به روي ما ، گوييم يا علي و ز ديوار ميرويم

جلوه‌گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر
رودها با یکدگر پیوست کم‌کم سیل شد
موج می‌زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

ستاره سحر از صبح انتظار دمید

غدیر از نفس رحمت بهار چکید
گرفت دست قدر، رایت شفق بر دوش
زمین به حکم قضا آب زندگی نوشید

گرفت پرچم اسلام را على در دست

از این گزیده، زمین و زمان به خود بالید
به یمن فیض ولایت، شراب خمّ الست
به عشق آل على از غدیر خم جوشید


 

غدیر، عید همه عمر با على بودن
غدیر، آینه‌دار على ولی الله ست
غدیر، حاصل تبلیغ انبیا همه عمر
غدیر، نقش ولای على به سینه ماست

غدیر، یک سند زنده، یک حقیقت محض

غدیر، از دل تنگ رسول عقده گشاست
غدیر، صفحه تاریخ «وال من والاه»
غدیر، آیه توبیخ «عاد من عاد» است

جمع کرد آنگاه اقیانوس‌ها را در غدیر

ریخت موج التهابی در دل آن آبگیر
آبگیر آیینه‌ای شد از جهان در اهتزاز
موج، پشت موج بالا رفت با دست امیر

ولایت امیر المؤمنین علیه‏السلام ، چشمه حیات لازَمان و لا مکانی است که در جوشش همواره خویش، هیچ کس را از آن بیعت تاریخی محروم نمی‏کند.


غدیر، یک کلمه نیست، یک برکه نیست؛ یک دریاست؛ رمزی است بین خدا و انسان


 

«غدیر ای باده‏گردان ولایت رسولان الهی مبتلایت
ندا آمد ز محراب سماوات به گوش گوشه‏گیران خرابات
رسولی کز غدیر خم ننوشد ردای سبز بعثت را نپوشد»

خوش به حال فرشتگان که هر شامگاه، با سرخی شفق، فوج فوج در زلال بی‏کران غدیر بال می‏شویند و در ساحل سبز غدیر به نماز می‏ایستند!


غدیر، آبراهه‏ای بود به خشک‏زار اندیشه‏های تمام اَعصار


آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد

بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد


 

کاش رفتگان تاریخ هم برمی‏گشتند! کاش آیندگان را مجال وصالی بود؛ شاید ما غربت‏نشینان شهر غیبت هم شاهد می‏شدیم؛ آن‏گاه که محمد با گلوی خسته از گذر سال‏ها، مرتضی را تصنیف کرد.

من یک مسلمانم ولى را مى‏شناسم

مولا على مولا على را مى‏شناسم
مهر على را تا ابد در سینه دارم
در سینه از مهر على گنجینه دارم.

از دور دست تاریخ، آن سوى غدیر؛ از دور دست خاطره‏هاى آفتاب سوزان حجاز، صداى محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به گوش مى‏رسد. گویى استمداد مى‏کند از زمان؛ گویى یاور مى‏خواهد از تاریخ؛ گویى مى‏خواهد خاک‏هاى گرم غدیر را شاهد بگیرد بر این انتصاب آسمانى.


غدیر، یک تاریخ است؛ تاریخى سرخ که اولش مدینه است،میانش کربلا و سرانجامش ظهور


 

خجسته باد پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجى به نام غدیر خم که غدیر، گره محکمى است براى رشته دیانت.
غدیر خم، عید تکمیل رسالت مبارک باد!

کشتی اسلام را لنگر علیست هر که او صاحب ولا ,رهبر علیست

الغرض تلخیص می گویم کلام ما مسلمانیم تنها والسلام

غدیر علی ، هنوز هم چشمه ای لبریز از آب حیات و دریایی موّاج از كرامتهاست .

غدیر دریایی از باور و بصیرت ، در كویر حیرت و هامون ضلالت است ، تا كام جان ها از آن سیراب شود .

علی ، برگزیده محمد نیست ، بلكه منتخب خداست و پیامبر فقط ابلاغگر پیام الهی نسبت به امامت اوست


 

غدیر درخشان چون گوهری در تابش آفتاب است، وسیع به وسعت ابدیت است و جاری در لحظه لحظه كائنات است،

کاش در این نورانی ترین لحظات زندگی ( ایام عید الله الاکبر ) با باران مداوم حضورش این عطش بی پایان را به پایان برساند که تنها عشق او شایسته تسخیر دلهاست.


از ولایت عهدی حیدر، خدا تاج شرف بار دیگر بر سر زهرای اطهر می زند

در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می زند

باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر 

موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر

بیاویزد آن کس به غدر خدای که بگریزد از عهد روز غدیر

چه گویی به محشر اگر پرسدت از آن عهد محکم شَبَر یا شُبیر
حکیم ناصرخسرو قبادیانی

ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام بر تو ای روز امامت از همه امت سلام

از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام

از ولای مُرتضی دل را چراغان می کنیم

بـا علی بار دگر تجدید پیمـان می کنیم

غدیر، محل تلاقی رودخانه به دریاست. غدیر، پیوند نبوت به امامت است. غدیر، قله شکوهنده دستگیری و دلالت پیوسته آدمیان در جاری صلابت اعصار است.


 

خطابه غدیر، منشور راهبردی تشیع است؛ تشیع نه به عنوان یک فرقه و اقلیت، بلکه به عنوان شیوع انسانی و همگرایی کلی.

رسولي كز غدير خم ننوشد ، رداي سبز بعثت را نپوشد . عيد غدير خم مبارك


اي خداي مرتضي ، گردي از گامهاي فتوت مرتضي را بر سر جهانيان بپاش تا ريشه نامردي در جهان بخشكد . عيد غدير خم ، عيد ولايت و امامت مبارك


اگر خلق عالم علي را مي شناختند ، دوستش ميداشتند و اگر خلق عالم علي را دوست ميداشتند ، جهنم آفريده نميشد .


به روز غدير خم از مقام لم يزلي ، به كائنات ندا شد به صوت جلي . كه بعد احمد مرسل به كهتر و مهتر ، امام و سرور و مولا عليست علي ، عيد غدير خم بر شما مبارك


 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 

حق با غدیر است یا سقیفه؟

شیعه که باورهای خود را از عقل و نقل؛ یعنی قرآن و روایتهای معتبر می گیرد، معتقد است که مقامِ قانون‏گذاری تنها از آنِ خداوند متعال است و بس ؛ دلیل این باور، آیاتی از قرآن کریم است که با صراحت تمام می گوید:

 
إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ [1]؛ حکم کردن، فقط ویژه خدای متعال است.

زیرا حكم در هر امری جز از سوی كسى كه مالك و متصرف به تمام حقیقت آن باشد صحیح و عملی نیست. در تدبیر امور عالم و تربیت بندگان هم، مالكى حقیقى و مدبرى واقعى جز خداى سبحان وجود ندارد؛ بنابراین حكم هم به معنای حقیقی كلمه، تنها از ناحیه خداوند متعال روا خواهد بود.[2]

و نیز معتقد است حقِّ تعیین پیامبر فقط مخصوص خدای سبحان است و نقش مردم نسبت به پیامبر و پیام الهی، ایمان آوردن و عمل نمودن و حفظ آن است و در محدوده انتخاب و نصب جانشین و رابط بین خدا و مردم، هیچکاره اند ؛ زیرا تنها خدا می داند که چه کسی صلاحیت، قابلیت و توانایی انجام این ماموریت را دارد:

اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ ؛تنها خداست که می داند که وظیفه رسالتش را بر عهده چه کسی قرار دهد.[3]

بنابراین حق انتخاب نماینده خدا بر روی زمین فقط با خداست و وظیفه مردم تنها ایمان به او و پیروی از اوست. آیه « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ »[4] و « أَطیعُوا الرَّسُول»[5] هایی که در قرآن آمده همه بیانگر همین وظیفه اند.

این قانون، منحصر در رسول خدا صلی الله علیه وآله نمی شود و درباره هر کس که در جایگاه خلیفة اللهی قرار می گیرد جاری می شود. برای همین است که ما معتقدیم جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله نیز باید از جانب خداوند تعیین شود؛ زیرا پی بردن به صفات جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله، از جمله علم و عصمت او، برای انسان‏های عادی امكان پذیر نیست و تنها خداست كه می‏داند این نعمت‏ بزرگ را به چه كسانی عطا کند و چه کسی قابلیت انجام این وظیفه سنگین الهی را داراست.

آنچه در روز هجدهم ذی الحجه سال 10 هجری در منطقه غدیر خم رخ داد اجرای همین قانون الهی بود که خداوند توسط پیامبرش، جانشین او را تعیین و به مردم معرفی کرد.

بر خلاف این مبنای قرآنی، کسانی معتقدند که در تعیین جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله خدا کاره ای نیست و این مردمند که باید دور هم نشسته و با شور و مشورت، جانشینی رسول خدا صلی الله علیه وآله را به کسی واگذار کنند. مستند این کارشان را هم عمل به آیه 38 سوره شوری می دانند که می فرماید: « وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَیْنَهُم» ؛ و كار آنها به طریق شورى و مشورت در میان آنها صورت مى‏گیرد.

غافل از اینکه در آیه، سخن از «أَمْرُهُمْ» است؛ نه « أَمْرُ الله»؛ یعنی موضوعی که توصیه شده مومنین با مشورت و همفکری آن را به انجام برسانند، امور مربوط به مردم است؛ نه امور مربوط به خدا. امور مربوط به مردم؛ مانند همان اموری است که شورای شهر و روستا، روزانه با آن درگیرند و کاری هم که می کنند عمل به همین توصیه قرآنی است که با شور و مشورت، درباره آن مسائل، تصمیم گیری می کنند. اما امور مربوط به خدا، غیر از این امور زمینی است.

«امرُ الله» اموری هستند که از دسترس و توان علمی و عملی نخبه ترین افراد هم خارج است؛ مانند تصمیم گیری درباره اینکه چگونه واجبات را بجا آوریم؟ یا چه کسی را پیامبر خدا قرار دهیم؟ و یا چه کسی از نظر کمالات انسانی در آن مقام هست که بتواند مسئولیت جانشینی پیامبر خدا را بر عهده گرفته و بی هیچ کم کاستی این وظیفه را به انجام رساند؟


اینها اموری است که ما با تکیه بر قرآن و برهان عقلی معتقدیم امر الله اند و مربوط به خدا. و همان گونه که بشر حق دخالت در فروع دین را ندارد به مراتب، حق دخالت در اصول دین را هم ندارد؛ مگر آنکه بگویید بحث امامت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه وآله نه ربطی به اصول دین دارد و نه ارتباطی با فروع که بطلان این سخن با دقت در آیه 38/ شوری روشن شد.

آنان که بحث از امامت امت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه وآله را بی ارتباط با خدا دانسته و آن را مانند تصمیم گیری برای احداث یک جاده و یا انتخاب یک کدخدا برای دِه می دانند؛ جانشینی پیامبر صلی الله علیه وآله را از اوج امامت به حضیض امارت تنزل داده و آن را در حدّ سلطنت پایین آورده اند. آنها معتقدند که می‏توان زیر سایه سقیفه‏ گرد هم آمد و برای پیامبر صلی الله علیه وآله جانشین تعیین كرد.

این اعتقاد، پیامدهایی دارد که پیروان سقیفه را سخت به چالش می کشد. آنها باید به سوالات و تناقضاتی که قدم به قدم سربرمی آورند و به پای ذهن می پیچند پاسخ دهند و از توجیهاتی که نه عقل آن را می پذیرد و نه نقل معتبر از آن پشتیبانی می کند به جد پرهیز کنند که این وادی وادی برهان است و ما تابع دلیل.

سوال اول اینکه: آیا رسول خدایی که در حوزه هدایت و دین، فقط سخن خدا را می گوید (وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الهَْوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى‏)[6] کسی را برای جانشینی بعد از خود معرفی کرد یا نه؟

اگر بگویید تعیین کرد می گوییم: پس اصل اجتماع در سقیفه برای تعیین خلیفه از اساس غلط بود (برای همین بود که امام علی علیه السلام در آن شرکت نکرد) در نتیجه هر تصمیمی هم که در آن گرفتند باطل بود.

و اگر بگویید تعیین نکرد باید بپذیرید که این سخن شما اهانت به رسول خدا صلی الله علیه وآله است زیرا لازمه اش این است که خدا و رسولش ـ معاذالله ـ به اهمیت «تعیین» جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله پی نبردند و «تعیین» هم نکردند؛ اما ابوبکر فهمید و عمر را به عنوان جانشین خود «تعیین» کرد.

دوم اینکه اگر حق تعیین جانشین رسول خدا صلی الله علیه وآله با خدا نیست و این حق مردم است؛ خدا در کدام آیه و یا رسول خدا صلی الله علیه وآله در کدام روایت معتبر این حق را به مردم واگذار کرده است؟ ( در بالا تمسک به آیه 38/ شوری نقد شد)

سوم اینکه اگر این حق واگذار شده، شکل عملی آن چگونه است؟ مردم جمع شوند و با رأی گیری جانشین رسول خدا صلی الله علیه وآله را تعیین کنند؟!! اگر اینگونه است پس چرا خلیفه دوم اینگونه انتخاب نشد؟ و با انتصاب شخص ابوبکر شد خلیفه رسول خدا. خدا و رسولش اینگونه گفته اند یا آنگونه؟ بگذریم از انتخاب خلیفه سوم که نه این بود و نه آن!

چهارم اینکه چگونه می توان کسی را که با انتخاب چند نفر انتخاب شده و در انتخاب او خدا و رسولش هیچ نقشی نداشته اند را خلیفه خدا و رسولش خواند و همه مسلمانان جهان را ملزم به پیروی از دستور او کرد؟

ما معتقدیم که خداوند خود برای جانشینی پیامبر و رهبری امت اسلام کسانی را تعیین کرد و پیامبرش را مامور کرد تا در غدیر خم اولین آنها را به مردم معرفی کند و همانگونه که مردم نسبت به رسول خدا فقط وظیفه ایمان و پیروی دارند و نه انتخاب، درباره این برگزیدگان الهی هم فقط وظیفه ایمان و پیروی دارند و نه حق انتخاب. برای همین، خدا برگزید و رسول خدا صلی الله علیه وآله در غدیر معرفی کرد؛ مردم هم به دستور قرآن کریم موظف به اطاعت و پیروی هستند:

« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُم»[7] ؛ اى اهل ایمان! از خدا اطاعت كنید و [نیز] از پیامبر و صاحبان امر خودتان اطاعت كنید.

صاحبان امر، بنا بر آنچه رسول خدا صلی الله علیه وآله در خطبه غدیر فرمود امامان دوازده گانه ای هستند که سر سلسله آنها امام علی علیه السلام است.[8]

پی نوشت:

1. 40/ یوسف

2. المیزان 11/177

3. 124/ انعام

4. 28/ حدید

5. مانند 59/ نساء

6. 3-4/ نجم

7. 59/نساء

8. رسول خدا صلی الله علیه وآله در خطبه غدیر فرمود: یَا أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ وَلِیُّكُمْ وَ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ فَقَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی‏ مَوْلَاه‏. کافی 1/295
 
منبع: تبیان
 


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 یکی از مطالب بحث برانگیز راجع به آیه غدیر این است که چرا در ظاهر بین این آیه و ما قبل و ما بعد آن ربطی احساس نمی شود؟!


«الْیَوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیم»(1)؛ امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خودبر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم پس هر که در گرسنگی بی چاره ماند بی آنکه قصد گناه داشته باشد ، بداند که خدا آمرزنده و مهربان است .
چه آیه را راجع به قضیه غدیر بدانیم مثل تمامی شیعیان و بسیاری از برادران اهل تسنن (2) یا آن را به قضیه غدیر بی ربط بدانیم در هر صورت این سۆال پا بر جاست که چرا آیه به ماقبل و مابعد خود بی ربط است !؟

اساسا آیا لازم است آیات قرآن به قبل و بعد خود ، مانند کتابهای متعارف بشری ، مرتبط باشند ؟!

اگر لازم است آیا این ربط بین آیات برای افراد عادی قابل درک است؟!

مفسیرین تا چه اندازه به ارتباط آیات با یکدیگر توجه نموده اند؟!

آیا ممکن نیست هدف خداوند از گنجاندن این جملات در آیه 3 مائده جلب توجه به آنها باشد همانطور که ما انسانها اگر بخواهیم به جمله ای از جملاتمان توجه شود به آن جمله برجستگی خاصی می دهیم به عنوان مثال آن را با صدایی بلند تر از سایر جملات ادا می نماییم یا در نوشتار آن را پر رنگ تر یا با رنگ دیگری می نویسیم که با سایر متن تفاوتی ویژه داشته باشد ؟!

اگر احتمال دهیم ولو بطور ضعیف که این جملات برای جای دیگری از قرآنند ، برای کدام سوره اند ؟ آیا جای مناسب تری وجود دارد ؟!

آیا می توان ادعا نمود که ترتیب قرآن موجود ، هم ترتیب سور و هم ترتیب آیاتش از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است ؟!

چرا آیه دیگر که راجع به غدیر می باشد یعنی آیه 67 مائده در جای دیگری از سوره واقع شده و در کنار آیه اکمال نیامده ؟!

سه جمله « أکملت و أتممت و رضیت » تفسیر یکدیگرند یا هر کدام معنای مستقلی از یکدیگر دارند ؟!

الف و لام در کلمه « الیوم » از چه نوعی است ؟!

علت تقدم کلمه « الیوم » بر سایر کلمات جمله چیست ؟!

مگر ولایت و جانشینی امیر المۆمنین علیه السلام قبل از غدیر بیان نشده بود که بیان آن در روز غدیر موجب عظمت این روز شد؟!

آیا ویژگی یافتن این روز به این دلیل نبود که این بیان ولایت در حضور جمعیت عظیمی واقع شد که تا به آن روز وبعد از آن نظیر نداشت ؟! (یعنی اتمام حجت شد وبرای کسی عذر باقی نماند ) .

آیا ویژگی این روز اعطای ولایت باطنی به امیر المۆمنین بود وغدیر روز آغاز این نوع از ولایت هم می باشد ؟!
عید غدیر

تمامی این سۆالات وسۆلات دیگری از این دست ، محور های ارزشمندی را می تواند به روی محققین علوم قرآنی واهالی تفسیر وغدیر پژوهان بگشاید!

اما آنچه در این مختصر می گنجد و در حد توان نویسنده می باشد این است که :

این جملات از آیه ربط کاملی به جملات قبلی دارند یعنی جملات : « الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم واخشون » (3) .

چرا که کفار امید به این بسته بودند که با از دنیا رفتن پیامبر صلی الله علیه و آله دین او را از بین ببرند ولی خداوند با تعیین جانشین برای پیامبر صلی الله علیه و آله، امید آنها را نا امید نمود و این چنین دین خود را کامل نمود .

اما با بقیه آیه که نسبتا طولانی می باشد و با سایر آیاتی که این آیه را در بر گرفته اند ظاهرا بی ارتباط است و علت این بی ربطی همان است که در برخی سۆالات بیان شد یعنی برجسته نمودن آیه مثل این که شخصی مشغول سخنی است ولی ناگهان صحبت خود را قطع نموده و به شکل جمله معترضه مطلب مهم دیگری را ولو بی ربط ، بیان می دارد و صبر نمی کند تا مطلبی که به آن مشغول بوده تمام شود ، مبادا فرصت بگذرد و موفق به بیان آن مطلب مهم نشود !

نظیر این مسأله ، آیه تطهیر می باشد که به تواتر و از طریق شیعه و سنی (4) به اثبات رسیده است که مربوط به خصوص پنج تن علیهم السلام می باشد اما با این حال لابلای آیاتی واقع شده که مضمون آن ، نصیحت به همسران پیامبر می باشد !

مسئله دیگر که قابل توجه است این است که در این آیه ، ولایت یک نعمت تام و تمام تلقی شده و دین اسلام با آن کامل شده و به وسیله ولایت است که این دین مورد پسند خداوند واقع شده است چرا که هر یک از سه جمله « أکملت وأتممت ورضیت » به معنی جدا گانه ای اشاره دارد و مضمون آن منحصرا در غدیر واقع شده است !

از همین جا معلوم می شود که علت تقدم کلمه « الیوم » فهماندن حصر است یعنی همان قاعده معروف که : ( مقدم کردن کلمه ای که قاعده اقتضای تأخیر آن را دارد مفید حصر و اختصاص است ).

به عبارت واضح تر از این تقدم فهمیده می شود که اکمال دین و اتمام نعمت و مورد پسند واقع شدن دین اسلام از طرف خداوند ، منحصر به روز غدیر است .

حال می توان فهمید علت این که عید غدیر بزرگترین عید اسلام یا عید الله الأکبر (5) است، چیست؟!

نکته دیگر این که الف و لام کلمه مذکور به اصطلاح عهد می باشد یعنی به روز خاصی اشاره دارد که همه مسلمانان آن را می شناسند اگر چه برخی اظهار بی اطلاعی کنند !

و به این نکته آخر هم باید توجه داشت که به اعتراف برادران اهل تسنن سوره مائده آخرین سوره ای است که بر پیامبر نازل شده ودر آن هیچ منسوخی وجود ندارد!‌(6)

جواب برخی از سۆالات دیگر با تأمل در مطالب بالا روشن می شود و جواب برخی دیگر با پیگیری کاربر محترم !

پی نوشت ها :

1-مائده / 3 : « فقط در امروز دینتان را برایتان کامل کردم ونعمت خود را بر شما تمام نمودم واسلام را به عنوان دینی برایتان پسندیدم » .

2- شواهد التنزیل ،ج1 ص201 وتاریخ مدینة دمشق ، ج42 ص233 وتاریخ بغداد ج8ص284 .

3- « فقط امروز بود که کافران از [ نابودی ] دین شما نا امید شدند پس از آنان نهراسید واز من بهراسید ».

4- صحیح مسلم ، ج7ص130ومسند احمد ، ج1ص331وووسنن ترمذی ، ج5ص328.

5- وسائل الشیعة ، طبع اسلامیه ج5ص224 .

6- یعنی حتی آیه وضوء که آیه 6 سوره مائده است وبر شیوه وضوء شیعیان صحه می گذارد ودستور به مسح پا می دهد نه شستن آن نیز این چنین است ونسخ نشده برای تحقیق بیشتر مراجعه شود به : الدر المنثور ، ج2ص252و252والجامع لأحکام القرآن ، ج6ص3130والمسح فی وضوء الرسول ، ص60و61 .
 
منبع: تبیان


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 

 

ابا صالح دلــــم سامان نـــدارد                         مگر هجر تــو را پايـــان نـــدارد

 

ابا صالـــح بيـــا دردم دوا کــن                          مرا از ديدنـــت حاجــت روا کن

 

ابا صالح مـــرا با روسيــــاهي                         به خود راهم بده با يک نگاهي

 

ابا صالح فقيــــرم من فقيـــرم                         بده دستي که دامانت بگيـــرم

 

ابا صالح تو خوبي مـن بدم بــد                         مرا از درگهــــت ردم مکــن رد

 

اباصالح چه خوش زيبنده باشد                         کـه تو لعل لبت پر خنـده باشد

 

ابا صالح عزيـــــز آل ياسيـــــن                          بيا درجمع ما يک لحظه بنشين


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

پیشگویی های حضرت علی (ع) درمورد حضرت مهدی (عج)

 « . . . یا قومِهذَا إِبانُ وُرودِ کُلِّ مَوعُود ، و دُنُوٍّ مِن طَلعةِ مَا لاَ تَعرفُون. أَلا وإِنَّ مَن أَدرکَها مِنَّا یَسرِى فِیهَا بِسِراج مُنِیر ، و یَحذُو فِیهَا عَلَىمِثالِ الصَّـالِحِین ، لِیَـحُلَّ فِیهَا رِبقاً ، و یُعتِقَ فِیهَا رِقَّاً ، ویَصدَعَ شَعْباً ، و یَشعَبَ صَدعاً ، فِى سِترِة عَنِ النَّاس ، لاَ یُـبصِرُالقَائِفُ أَثَرَهُ ، وَ لَو تَابَعَ نَظَرَهُ . . . » 

خطبه 150کتاب شریف نهج البلاغه 

اى مردم اکنون هنگام فرا رسیدن فتنه هائى است که به شما وعده داده شده; و نزدیک است برخورد با رویدادهائى که حقیقت آن بر شما ناشناخته و مبهم خواهد بود

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 جایگاه نماز و کار از دیدگاه امام علی (ع)

سخن از راز نماز در نهج‌البلاغه و رابطه این فریضه بزرگ الهی با علی علیه‌السلام، پیشوای عظیم‌الشأن ما و گوینده نهج‌البلاغه است، که یکی از جالب‌ترین مباحث این کتاب با عظمت را تشکیل می‌دهد. نماز، نخستین حکم الهی بود که چند روز پس از بعثت پیغمبر خاتم، حضرت محمد بن عبد اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم توسط جبرئیل امین از جانب خداوند صادر گردید و پیغمبر با تعلیم پیک وحی، آن را معمول داشت. بدین گونه که پیک وحی الهی، جبرئیل امین، چند روز بعد از آن که پیغمبر به مقام نبوّت رسید، برای دومین بار بر آن حضرت نازل گردید و آبی از آسمان آورد و طریقه وضو گرفتن و نماز گزاردن و رکوع و سجود را به پیغمبر آموخت.

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 

 آغاز سفر حج

پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن بسوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصاً از پیامبرشان بیاموزند و در اولین سفر رسمی حضرت، به عنوان حج شرکت داشته باشند. اضافه بر آنکه حضرت اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است و این می توانست باعث شرکت همه جانبه مردم باشد.
جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر (گاهی بیشتر از آن را هم نقل کرده اند) در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند، بطوریکه لبیک گویان از مدینه تا مکه متصل بودند.
حضرت چند روز به ماه ذی الحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طی مسافت در روز سه شنبه پنجم ذی الحجه وارد مکه شدند

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 

علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت:

 

در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدی‏ها (سنی‏های دولت عثمانی) فوت كرد.

این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏كرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند.

هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روی قبر را با تخته‏ای بپوشانند و دریچه‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.

دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.

پرسیدند چرا این طور شده‏ای؟

در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب می‏داد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد كه پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است.

تا این كه پرسیدند: امام تو كیست؟

آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»

در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه می‏كشید.

من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه می‏بینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم.

مرحوم قاضی می‏فرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق می‏كرد و آن شخصی كه همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بوده‏اند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا كرد.
گروه دین و اندیشه تبیان

علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، معادشناسی، ج 3، ص 110.


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 
معماهاي پيامبران 

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 ما اختلفت دعوتان الا كانت احداهما ضلالة -ح / 183

ترجمه:

هر گاه در مورد امرى واحد، دو ادعاى مختلف وجود داشته باشد، ناچار، يكى از آن دو گمراهى (باطل) است. 
شرح:

بسيار ديده مى‏شود كه دو شخص، يا دو گروه، بر سر يك مسئله اختلاف دارند. به اين معنى كه هر كدام، در مورد آن مسئله، ادعايى دارد كه با ادعاى ديگرى مخالف است، و هر يك نيز، ادعاى خود را صحيح و بر حق ميداند و ادعاى ديگرى را غلط و باطل ميشمارد. 
اما، از آنجا كه هميشه حق يگانه است، و هر چيزى كه بر حق باشد، نمى‏تواند دو صورت و دو شكل جداگانه داشته باشد و هر دو نيز، درست و بر حق باشند، ناگزير بايد قبول كرد كه دست‏كم، يكى از آن دو ادعا، باطل و گمراهانه است. 
روشن‏تر بگوييم: نمى‏شود كه دو نفر، در مورد يك موضوع دو ادعاى مختلف بكنند، و هر دو نيز درست گفته باشند. يعنى اگر، در چنين مواردى، يقين داشته باشيم كه هر دو نفر در اشتباه نيستند، پس بايد مطمئن باشيم كه بطور قطع، فقط يكى از آنها ((حق)) ميگويد و ديگرى بر باطل است. 
وظيفه كسى هم كه با چنين افراد يا گروههايى روبرو ميشود، آن است كه سخن و عقيده و ادعاى هر دو را، به دقت بررسى كند، تا آنچه را كه بر حق است دريابد، و با انتخاب و پذيرش حق، از باطل دورى كند.
 


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 زن قویترین اسلحه دشمن 

دشمنان اسلام همیشه سعی میکنند با اشاعه بی بندو باری و فساد٬هویت مسلمانان را از بین ببرند.

سید قطب در کتاب خود میگوید:

بر اساس مدارکی که دیدم یکی از پاپ ها از تمام کشیش ها در واتیکان دعوت کرد و از آنها خواست برای خاموش کردن چراغ دین اسلام به صورتی که برای واتیکان و مسیحیت خرج زیادی نداشته باشد نظر بدهند. جلساتی برای این منظور انجام شد و نظراتی از جانب صاحب نظران اظهار شد: از میان تمام نظریات این رای مقبول همه کشیشان و خود پاپ قرار گرفت که برای از بین بردن اسلام قوی ترین اسلحه و کم خرج ترین برنامه٬بیرون آوردن دختران و زنان مسلمان از حجاب ٬و قرار گرفتن آنان در اختیار جوانان و مردان به صورت آزاد در کوچه و بازار ٬ وسایل عمومی٬پارک ها و سینما ها و مراکز تجاری٬تئاترها و مراکز اجتماعی است.

به نظر بنده اگر اسلام از زنان خواسته که حجاب داشته باشند و خودشان را در جوامع عمومی نمایان نکنند این بوده که خواسته ارزش وکمال و وقار آنان دستخوش نگاه های آلوده قرار نگیرد . پس مواظب باشید که نا خواسته اسلحه دشمن قرار نگیرید و خود و دیگران را در معرض تیر زهر آلود دشمن که همان شیطان هست قرار ندهید.

امام علی (ع) میفرماید:

زنان همانند گوشت روی تخته قصابان٬ و یا همچون غذای پخته و حاضر بر سفره غذا٬ آماده ربوده شدن هستند٬ ودر معرض خطر و دستبرد مردان می باشند ٬مگر آنان که شدیدا مورد حراست و مراقبت کامل قرار گیرند.

 با تشکر ا


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 

 

نگاهش...

         شور رزمش ...

                     آتشین است ...

         که این از ...

                            دامن ام البنین است...

نوشته

                                 روی بازوبند عباس ! :

فقط حیدر امیرالمومنین است !...


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 القاب خانم زینب کبری(روحی لها فدا)

عالمه غير معلمه : داناى نياموخته
فهمة غير مفهمه : فهميده بى آموزگار
كعبة الرزايا: قبله رنجها.
نائبة الزهراء: جانشين و نماينده حضرت زهرا (س )
نائبة الحسين : جانشين و نماينده حضرت حسين (ع )
مليكة الدنيا: ملكه جان ، شهبانوى گيتى .
عقيلة النساء: خردمند بانوان .
عديلة الخامس من اهل الكساء: همتاى پنجمين نفر از اهل كساء.
شريكة الشهيد: انباز شهيد.
كفيلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد.
ناموس رواق العظمه : ناموس حريم عظمت و كبريايى .
سية العقائل : بانوى بانوان خردمند.
سر ابيها: راز پدرش على (ع )
سلالة الولاية : فشرده و خلاصه و چكيده ولايت .
وليدة الفصاحة : زاده شيوا سخنى .
شقيقة الحسن : دلسوز و غمخوار حضرت حسن (ع ).
عقيلى خدر الرسالة : خردمند پرده نشينان رسالت .
رضيعة ثدى الولاية : كسى كه از پستان ولايت شير خورده .
بليغة : سخنور رسا.
فصيحة : سخنور گويا.
صديقة الصغرى : راستگوى كوچك (در مقابل صديقه كبرى ).
الموثقة : بانوى مورد اطمينان .
عقيلة الطالبين : بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بين طالبيان ).
الفاضلة : بانوى با فضيلت .
الكاملة : بانوى تام و كامل .
عابدة آل على : پارساى خاندان على
عقلية الوحى : بانوى خردمند وحى
شمسة قلادة الجلالة : خورشيد منظومه بزرگوارى و شكوه .
نجمة سماء النبالة : ستاره آسمان شرف و كرامت .
المعصومة الصغرى : پاك و مطهره كوچك .
قرينة النوائب : همدم و همراه ناگوارى ها.
محبوبة المصطفى : مورد محبت و محبوب حضرت رسول (ص ).
قرة عين المرتضى : نور چشم حضرت على (ع ).
صابرة محتسبة : پايدارى كننده به حساب خداوند براى خداوند.
عقيلة النبوة : بانوى خردمند پيامبرى .
ربة خدر القدس : پرونده پرده نشينان پاكى و تقديس .
قبلة البرايا: كعبه آفريدگان .
رضيعة الوحى : كسى كه از پستان وحى شير مكيده است .
باب حطة الخطايا: دروازه آمرزش گناهان .
حفرة على و فاطمه : مركز جمع آورى دوستى و محبت على (ع ) و فاطمه (س ).
ربيعة الفضل : پيش زاده فضيلت و برترى .
بطلة كربلاء: قهرمان كربلا.
عظيمة بلواها: بانويى كه امتحانش بس بزرگ بود.
عقلية القريش : بانوى خردمند از قريش .
الباكية : بانوى گريان .
سليلة الزهراء: چكيده و خلاصه حضرت زهرا (س ).
امنية الله : امانت دار الهى .
آية من آيات الله : نشانى از نشانه هاى خداوند.
مظلومة و حيدة : ستمديده بى كس...


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 احسان و نیکوکاری در کلام علی علیه‏السلام


ـ الاِحْسانُ رَأسُ الْفَضْلِ: احسان اساس فضیلت و خوبی‏هاست

ـ الاِحْسانُ ذُخرٌ وَ الکریمُ مَنْ حازَهُ نیکی کردن سرمایه انسان است و بزرگوار کسی است که آن را به دست آورد.

ـ البَشاشةُ احسانٌ گشاده‏رویی احسان است.

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 


پاسخ امام علی(ع) به چهار پرسش کلیدی 

شخصى آمد خدمت حضرت على (علیه السلام) عرض کرد چهار پرسش دارم می‌خواهم از محضر شما بپرسم.
حضرت در جواب فرمودند: بپرس ولو اینکه چهل سؤال باشد.

عرض کرد: واجب چیست؟ و واجب‏‌تر از آن کدام است؟ نزدیک چیست؟ و نزدیک‌تر از آن کدام؟ عجیب

 چیست؟ و عجیب‏‌تر کدام است؟ سخت چیست؟ و سخت‏‌تر از آن کدام؟

حضرت على (علیه السلام) فرمودند: واجب، اطاعت خداوند است و واجب‏‌تر ترک گناه است.

نزدیک، قیامت است، اما نزدیک‏‌تر از آن مرگ است.

فرمودند: عجیب، دنیاست و عجیب‏‌تر از آن دوست‌داشتن دنیاست.

سپس فرمودند: سخت، خانه قبر است اما سخت‌تر از آن، بدون توشه وارد قبر شد

بر گرفته شده از مطالب وحید طلایی


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 

واقعه غدیر خم

پیامبر گرامى (ص ) در سال دهم هجرت براى انجام فریضه و تعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را <حجة الوداع > نامیدند. افرادى که به شوق همسفرى و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بیست هزار تخمین زده شده اند.
مراسم حج به پایان رسید و پیامبر اکرم (ص ) راه مدینه را, در حالى که گروهى انبوه او را بدرقه مى کردند و جزکسانى که در مکه به او پیوسته بودند همگى در رکاب او بودند, در پیش گرفت . چون کاروان به پهنهء بى آبى به نام <غدیرخم > رسید که در سه میلى <جحفه >() قرار دارد, پیک وحى فرود آمد و به پیامبر فرمان توقف داد.پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت باز ایستند و بازماندگان فرا رسند.

 

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 با عرض تبریک عید غدیر خم به تمامی شیعیان و کاربران بسیار محترم سایت موبایل اسکای ، به همین مناسبت مجموعه ای از اس ام اس های ویژه این عید بزرگ را آماده کرده ایم که در ادامه قابل مشاهده است.

به امید ظهور آقا امام زمان (عج)


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 چهل حديث نورانی از امام محمد باقر(ع)

░▒(پایگاه مداحی کربلایی محسن احمدی)▒░

نظر یادت نره همسنگر


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 شهادت امام محمد باقر(ع) بر تمام شیعیان جهان تسلیت باد

░▒(پایگاه مداحی کربلایی محسن احمدی)▒░

التماس دعا همسنگران



برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 چرا دعای عرفه در حج خوانده شد؟

هدف امام حسین(ع) از خواندن دعای عرفه ارتباط با خدا، شناخت خود، راه‌های دریافت نیازمندی‌ها از سوی خدا و شکر و سپاس پرورگار بود و این نکته‌ها از مطالب اصلی و اساسی دعای عرفه هستند.

 

░▒(پایگاه مداحی کربلایی محسن احمدی)▒░

 

 

 

 

نظر یادت نره همسنگر

 


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

 در باب عید غدیرآمده است:

روز عید غدیر عید الله الاکبر و عید آل محمّد(ص) است و در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که از آنجناب پرسیده شد آیا مسلمانان را غیر از جمعه و فطر و قربان عیدی هست؟

فرمودند:آری. عیدی هست که حرمتش از همۀ اعیاد بیشتر است.

راوی گفت: کدام عید است؟

نظر یادت نره همسنگر

 


 


برچسب‌ها: <-TagName->
دسته بندی : <-PostCategory->

لينکستان

تبليغات

ADS

نويسندگان

آرشيو

درباره ما


ستارنعامی ٍ به وبلاگ من خوش آمدید
ایمیل :

بسم الله ارحمان الرحیم
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 5
بازدید کل : 9986
تعداد مطالب : 29
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1








ابزار مذهبی وبلاگ

امکانات